جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست

ساخت وبلاگ

امکانات وب

دارم دیوونه می شم از انتظار.
دارم دیوونه می شم از انتظار.
دارم دیوونه می شم از انتظار.
لعنت به این شانس!

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

لعنت به هر چه آدم مردم آزار. تویی که اینقدر بی خاصیت، بی شعور، بی فرهنگی. مثل چی صبح اول صبح داد می زنی و قصدت آزار هست. گُه به فرمت بیاد.

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

ای که رویت، چو گل و زلف تو چون شمشادست
جانم آن لحظه، که غمگین تو باشم شادست

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 127 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

447از چند هفته پیش تا امروز تقریباً سه تا فیلم دیدم، کرگدن، موضوعش جالب بود، مانکن واقعاً بد تموم شد، دل هم که چند قسمت رو دیدم، اما الان فرصت مناسبی نیست واسه فیلم دیدن، فقط دارم از استرس فرار می کنم، ب جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

صبحی که بد از خواب بیدار بشم، مثل امروز با سروصدا تا وقتیکه دوباره بخوابم بدعنقم. سایتهای فروش خونه رو می بینم، دلم می گیره که توی این دنیا هیچ سهمی ندارم.

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

449صبح که بد بیدار شدم، ظهر گلودرد و سردرد اومد سراغم، تا ساعت چهار خوابیدم، بیدار شدم اثری نبود از گلودرد و سردرد، دوش گرفتم و بعد هم مشغول کار شده بودم که هوس نسکافه کردم، شیر نداشتیم تو خونه، رفتم گرف جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 80 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

نمی دونم چرا از حق خودم گذشتم و طرف مقابل رو که مقصر بود رو بخشیدم، اما اشتباه کردم باید همانطور می گذاشتم بمونه، حرف ناروا رو باید برد پیش قاضی، اینقدر ضمیر ناخودآگاه رو درگیر کرده که گاهی خواب می بینم، اما اینبار حرف ناروا تکرار بشه واقعاً میرم پیش قاضی! الان هم اصلاً حالم خوب نیست! بدبختی هایم اسلاید به اسلاید از ذهنم می‌گذرند و حالم من خراب تر!

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 76 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

وقتی در آینه به خودم نگاه می کنم و به عمق چشمهایم دقت می کنم، چیزی در خود نمی بینم جز غم که بخواهم به آن افتخار کنم، دلم می گیرد از اینکه در مواجه با مشکلات و ترسهایم آنقدر که باید قوی نبودم و آنها شکستم دادند و حالا راکد مانده ام و سالهاست در دنیایی معمولی زندگی می کنم. کاش من هم خاص می بودم و سالهای دور زندگیم طوری دیگر می گذشت. زخمهای این مسئله آنقدر کاری بوده اند که هنوز هم ، گاهی سر باز می کنند و دردشان مرا تا مرز نیستی سوق می دهند.

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 86 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06

تلویزیون مراسمش مولودیش طوری بود که فکر کردم فردا شهادت هست!

جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست...
ما را در سایت جمعه ای که گذشت و پنج دقیقه تا پایانش وقت هست دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 52hertz بازدید : 105 تاريخ : پنجشنبه 15 اسفند 1398 ساعت: 16:06